پولینی قبل از تولد ۱۰ سالگی خود شروع به اجرای کنسرت کرد، در ۱۴ سالگی اتودهای شوپن را اجرا کرد و قبل از پیروزی در رقابت پیانو شوپن لهستان در مارس ۱۹۶۰، در چندین مسابقه جوایزی را به دست آورده بود. در پایان آوریل همان سال، او کنسرتو پیانوی شماره ۱ شوپن را ضبط کردکه بلافاصله به عنوان یک نوازنده کلاسیک مورد ستایش قرار گرفت.
دقت و ظرافت آن آجرا، یادآور اجرای روبینشتاین بود که در آن زمان، رئیس افتخاری هیئت داوران بود و بعدها تبدیل به یکی از دوستانش شد. در سپتامبر همان سال، پولینی همچنین مجموعهای به همان اندازه خوشاجرا را از اتودهای (Études) شوپن ضبط کرد.
بشنوید اتود شماره ۲ اپوس ۱۰ در لا مینور از شوپن ( اتود کروماتیک) با اجرای زیبای پولینی
پولینی بعداً گفت که در نظر گرفته شدنش به عنوان یک نوازنده متخصص شوپن «افتخار بزرگی بود، شگفتانگیزترین اتفاقی که میتوان برای یک پیانیست بیفتد»، همانطور که در مستند «De Main de Maître» در سال ۲۰۱۴ درباره زندگیاش بیان کرد. اما پس از آن، او از اینکه او را دائما با این برچسب بنامند ناخشنود بود و این باعث شد که از انتشار اتودها امتناع ورزد. او سپس برای مدتی از کنسرت دادن خود کناره گیری کرد و برای مدت کوتاهی نزد پیانیست بزرگ، آرتورو میکلآنجلی، مطالعات خود را تعمیق بخشید.
اما پولینی به طور کامل اجرا را کنار نگذاشت و در سال ۱۹۶۳ در لندن دوباره به روی صحنه رفت. اینبار تا پایان دهه ۱۹۶۰ بود که به طور کامل در صحنه بین المللی ظاهر شد، تورهای گسترده ای را برگزار کرد و همکاری طولانی خود را با دویچه گرامافون (Deutsche Grammophon) آغاز کرد. مجموعههایی جدید و بلندپروازانه از استراوینسکی، پروکوفیف و شوپن را ضبط کرد که گویی بناهای بروتالیستی هستند. او دیگر به یک پیانیستی با رویکردی منحصربهفرد تبدیل شده بود که نمایهای از او در مجله نیویورک تایمز با عنوان «زیبا، واضح، شفاف و بهویژه مدرن» توصیفش میکرد. اگرچه برخی منتقدان آثارش را غیرشخصی و مکانیکی تلقی مینمودند.
پولینی در کارنگی هال در سال ۲۰۱۹
شاید بخشی از تحولات درونی او ناشی از سیاست بوده باشد. پولینی به ندرت در مصاحبه های کم سابقه خود در مورد رابطه بین سیاست و سبک نوازندگی خود – یا زندگی شخصی یا در هر چیز دیگری – صحبت می کرد، اما شنیدن نیروی بی رحم و سرپیچی وحشیانه پولونیزهایی که از شوپن ضبط کرده بود برای هیئت حاکم فاشیستی سخت بود و برایش دردسرهایی ایجاد کرده بود.
او در دوره ای از خشونتهای سیاسی و تحولات اجتماعی، به حزب کمونیست ایتالیا پیوست. او همواره این تصمیم را توجیه میکرد. اما محکومیت حزب در جریان حمله شوروی به چکسلواکی در سال ۱۹۶۸ باعث شد، اندیشههای سیاسی خود را به سمت دموکراسی سوق دهد.
۱ نظر