گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

حامد گرجی: نباید ردیف را مقدس تلقی کنیم

گاهی اوقات نیز که هنرجو با زحمت و مرارت فراوان قسمت دشوار را به سلامت اجرا می‌کند، این موضوع کاملا حس می‌شود که اگر قرار باشد این قسمت بیشتر ادامه یابد یا بسط و گسترش پیدا کند، به دردسری جدی می‌افتد. این امر دقیقا کاری است که در این کتاب انجام شده است. با طراحی این اتودها سعی کرده‌ام به هنرجو کمک کنم تا با نواختن این بخش‌های دشوار کنار بیاید. طبیعتا به دلیل دشوار بودن این بخش‌ها، نواختن اتودهای استخراج شده نیز بعضا دشوار است

مخاطب کتاب، هنرجویان چه مقطعی هستند؟
هنرجویانی که وارد مرحله‌ی ردیف‌نوازی می‌شوند و رفته‌رفته توانایی اجرای گوشه‌ها را پیدا می‌کنند تا افرادی که نوازنده‌ی حرفه‌ای هستند و نیز مدرسین ردیف و ساز تخصصی همگی می‌توانند مخاطب این کتاب باشند.

انتخاب گوشه‌ها برای اتود نویسی بر چه اساسی بوده است؟
دستگاه شور در ردیف میرزاعبدالله ۳۱ گوشه‌ی آوازی دارد و این کتاب هم شامل ۳۱ اتود است. البته برابری تعداد اتودهای این کتاب با تعداد گوشه‌های آوازی دستگاه شور ردیف مذکور تصادفی بود و به این معنا نیست که برای هر گوشه یک اتود در نظر گرفته شده است. یعنی ممکن است برای برخی گوشه‌ها چند اتود ساخته شده و برای بعضی اتودی ساخته نشده باشد. در حقیقت عنوان کتاب را از برابری تعداد اتودها و گوشه‌ها برداشته‌ام. البته پاره‌های انتخابی سلیقه‌ای است و بی‌شک قسمت‌های مهم دیگری نیز در این گوشه‌ها یافت می‌شوند که ظرفیت تبدیل به یک اتودِ مستقل دارند.

چرا اتودها بر مبنای ردیف نوشته شده‌اند؟
اگر هدفِ اتود نوازی را حرکتی در جهتِ افزایش مهارتِ ذهنی و فیزیکیِ نوازنده بدانیم، لازم است این مهارت‌ها هم‌سو با بستری باشند که وی قرار است در آن حضور داشته باشد. با در نظر گرفتن این دیدگاه، لازم است در این اتودها موسیقی ایرانی نقش مبتنا داشه باشد و آن‌ها در راستای آماده‌سازی و به‌کردِ فعالیت در ساحتِ موسیقی ایرانی قرار گیرند. بدون لحاظ کردنِ این بستر، نوازنده صاحب تکنیک و بینشی می‌شود که سنگ بنای تفکر موسیقایی او را به گونه‌ای قوام می‌دهد که خروجیِ کار (تولیدات هنری‌اش) با ساحتِ مذکور نسبتی غریب پیدا خواهد کرد؛ چرا که خروجی‌ از دل داشته‌ها برمی‌خیزد. داشته‌هایی که اگر اساس و بنیان‌شان برخاسته از بطنِ موسیقی ایرانی نباشد، لاجرم با جوهر و ماهیت این موسیقی اختلاف خواهند داشت؛ لذا این ضرورت ایجاب می‌شود که اتودهایی ساخته شوند که بن‌مایه‌شان از خودِ موسیقیِ ایرانی (مثل ردیف یا دیگر مدیوم‌های موسیقی ایرانی) استخراج شده باشند.

از سوی دیگر، اگر ردیف را پدیده‌ای مقدس یا غیرمنعطف فرض کنیم، از پتانسیل‌های سرشارش بی‌بهره خواهیم ماند. جای‌جایِ گوشه‌های ردیف مملو از ریتم‌های بسیار متنوع و تحریرهای زیبا و خلاقانه‌ای است که برای ساخت‌وپرداخت قطعاتی تازه و متفاوت، ظرفیتی منحصر‌به‌فرد در اختیارمان قرار می‌دهد. بسط و گسترشِ جملات موجود در گوشه‌ها و نیز این نگاه باز به ردیف می‌تواند به مثابه پیشنهاد و سرمشقی برای نغمه‌پردازی‌های بیشتر و زیباتر تلقی شود.

اتودها برای کدام یک از سازهای ایرانی نوشته است؟
این قطعات برای نواختن با سازهای تار و سه تار طراحی شده اند ولی، به دلیل گردش ملودیک شان، اجرای آن‌ها با سایر سازهای موسیقی ایرانی هم خالی از لطف و فایده نخواهد بود. بیش از هر اتود، منشا و خاستگاه آن نیز نشان داده شده است. هنر آموزانی که به این کتاب دسترسی دارند می‌توانند هنگام تدریس هر گوشه اتودهای استخراج شده از آن را نیز به هنرجو آموزش دهند.

ضمن تشکر از همراهی شما اگر صحبت خاصی هست بفرمایید…
در نوشتن کتاب سعی کردم که هر اتود دقیقا با همان جمله‌ای آغاز شود که از آن اقتباس شده است این امر بالطبع در ملودی پردازی آن‌ها محدودیت‌هایی ایجاد کرده است. همچنین در این اتودها اصرار بر آن بوده که از فضای دستگاهی شور خارج نشویم و ملودی پردازی‌ها در مدهای همین دستگاه صورت پذیرند.

در پایان از آقای علی‌اکبر افچنگی برای طراحی جلد و پرتره و نیز از آقای شهاب منا برای ویرایش و آماده سازی فنی کتاب و قبول زحمت چاپ آن توسط نشر خنیاگر سپاس ویژه دارم.

محمدرضا مقدم

محمدرضا مقدم

۱ نظر

بیشتر بحث شده است