گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

حامد گرجی: اتود نویسی باید بر مبنای موسیقی ایرانی باشد

مقدمه
کتاب «سی و یک اتود برای سی و یک گوشه از دستگاه شور ردیف میرزاعبدالله» به تازگی توسط حامد گرجی تالیف شده است. این کتاب در ۸۲ صفحه و با ویرایش شهاب منا در ۲۰۰ نسخه از سوی انتشارت خنیاگر به چاپ رسیده است. کتاب مذکور می‌تواند برای علاقه‌مندان به کسب مهارت در ردیف نوازی موسیقی ایرانی مغتنم باشد. آن چه در ادامه از نظر شما فرهیختگان می‌گذرد حاصل گپ و گفتی کوتاه با حامد گرجی است که پیرامون این کتاب صورت گرفته است.

در ابتدا لطفا بگویید این کتاب با چه هدفی منتشر شده است؟
اغلبِ کتاب‌هایی که با مضمون و یا عنوان اتود منتشر می‌شوند فی‌الواقع برخاسته از فضا و اتمسفر موسیقی ایرانی نیستند. اغلب این اتودها گویا می‌خواهند نوازنده‌ای تربیت کنند که صرفاً در اجرای پاساژها، حرکات طولی و عرضی بر دسته‌ی ساز و نیز برخی تکنیک‌های ویژه‌ (مانند درّاب، تریل، تکیه و …) توانمندتر شود. گرچه تمامی این موارد از نیازهای اساسی نوازنده محسوب می‌شوند و تقویت آن‌ها بی‌شک در راستای ارتقای سطح نوازندگی وی بسیار سودمند است، ملودی‌پردازی و گردشِ نغمات در آن‌ها اغلب به دور از فضای موسیقی ایرانی، به طور عام، و ردیف، به طور خاص، است.

گواه این مطلب می‌تواند هنرجویانی باشند که در اجرای تکنیک‌های ساز مهارتِ بسیار دارند و به اصطلاح دست‌وپنجه‌ای قوی دارند ولی در اجرای برخی از جملات و تحریرهای موسیقی ایرانی دچار مشکل‌اند یا درکی سطحی از آن‌ها دارند. این موضوع باعث می‌شود (اگر نگوییم باعث شده است) ساخته‌های این نوازندگان (در مقام بداهه‌پرداز یا آهنگساز) لحنی به خود بگیرد که با فضای موسیقی کلاسیک ایرانی فاصله‌ی قابل توجهی دارد.

قیاس جمله‌بندی‌های نوازندگانی که با اتودهای رایج پرورش یافته‌اند با نوازندگانِ نسل‌های قبل (که مسیر مهارت‌آموزی‌شان حرکت در دل موسیقی ایرانی بوده است) این تفاوت لحن را به خوبی نمایان می‌کند، البته موضوعی که به آن اشاره شد به معنای نفی اتودهای رایج نیست و چیزی از ارزش آن‌ها نمی‌کاهد؛ چنان‌که نگارنده نیز اجرای آن‌ها را توصیه می‌کند. البته باید اذعان داشت کارگانِ مکتوب موسیقی ایران خالی از اتودهای مبتنی بر ردیف نیست و شاهد موارد معدودی از این دست کارها هستیم ولی کمبود این گونه اتودها به شکلی بسیار جدی احساس می‌شود. این کمبود می‌تواند به طریقی منجر به ایجاد آسیب بر بدنه‌ی اصیلِ موسیقی ایرانی شود.

به نظر شما یک هنرجو، صرفِ ردیف نوازی نمی تواند مهارت مورد نیاز را به دست آورد؟
در این کتاب عمدا بر قسمت‌های دشوار ردیف نوری افکنده‌ایم و به استقبال دست‌وپنجه‌نرم‌کردن با آنها رفته‌ایم. تکرار مداوم این قسمت‌ها و اجرای دگره‌هایی از آنها موجب قوام‌یافتنِ درک هنرجو، افزایش توانمندی اجرایی وی و نیز آشنایی‌سازی این قسمت‌ها می‌شود. می‌توان گفت قصد ما اجتناب از اجتناب است! یعنی نمی‌خواهیم از مواجه شدن با قسمت‌های دشوار اجتناب کنیم. بودن و ماندن در این شرایط دشوار و پیچیده شاید مشابه همان کاری است که در رفتاردرمانی به آن مواجه‌سازی یا غرقه‌سازی می‌گویند.

آیا نواختن گوشه‌هایی که انتخاب کردید برای هنرجو دشوار است و به همین دلیل برای آن‌ها اتود نوشتید؟
در طول سال‌هایی که به برخی از هنرجویان پیشرفته‌تر، ردیف را آموزش می‌دادم همواره چالش پرتکراری را تجربه می‌کردم؛ در دلِ گوشه‌های ردیف موتیف‌ها، تحریرها، عبارات و جملات بسیاری وجود دارد که اجرا و درکشان برای هنرجویان و نیز تفهیم و تدریس‌شان برای هنرآموزان با دشواری‌هایی همراه است. گاه این دشواری به کافی نبودنِ مهارت نوازندگی و تکنیک هنرجو برمی‌گردد و گاه به عدم درکِ معنای جملاتِ موسیقاییِ ثقیل و پیچیده. چه بسیار می‌بینیم که این عدم درک باعث می‌شود هنرجو کلافه شود و چنین عباراتی به زبان آورد:
«واقعا نمی‌فهمم چرا باید این راست و چپ‌ها رو عین خودش بزنم؛ اینطوری که من می‌زنم خیلی راحت‌تره آخه؛ رعایت اینا خیلی سخته؛ حالا واقعا مگه فرقی هم می‌کنه؟ احساس می‌کنم رعایت این موارد لزومی نداره و اصرار به رعایت این جزئیات از روی تعصب استادم میاد و…»

محمدرضا مقدم

محمدرضا مقدم

دیدگاه ها ۲

بیشتر بحث شده است