گفتگوی هارمونیک | Harmony Talk

مقدمه‌ای بر «شهرسازی موسیقی» (۳)

شاین شاپیرو

اگر موسیقی را به شهرسازی متصل کنیم – فهم موجودات پیچیده‌ای که شهرهای ما هستند و نحوه‌ی عملکرد آن‌ها – بینش منحصر به فردی را برای درک نوع شهرهایی که می‌خواهیم، در مقایسه با نوع شهرهایی که اغلب می‌سازیم، فراهم می‌کند. موسیقی ابزاری ثابت شده برای کاهش انزوای اجتماعی و تنهایی است. هنگامی که با همان شور و شوقی که ریاضیات و علوم تدریس می‌شوند آموزش داده می‌شود، به بهبود شناخت و همدلی کمک می‌کند. این موجب افزایش ادراک امنیت می‌شود، مانند زمانی که موسیقی کلاسیک در ساعات شلوغی ایستگاه‌های مترو پخش می‌شود. این موجب فعال شدن فضاهای عمومی و میدان‌ها می‌شود.

اما‌، ما به اندازه‌گیری این ارزش نمی‌پردازیم. نقش موسیقی در ایجاد شهرهای بهتر، بهبود پایداری و ترویج مشارکت، تنها به صورت گذرا تحلیل می‌شود. اغلب بر اساس رشد صنعت موسیقی اندازه‌گیری می‌شود – تحلیلی مهم اما نه کاملاً جامع. برای نمونه، ارزش موسیقی به ازای هر متر مربع زمین در نظر گرفته نمی‌شود؛ همچنین، تأثیر سرزندگی برنامه‌ی موسیقی خیابانی بر رویدادهای موسیقی محلی یا تأثیر موسیقی بر کدهای ساختمانی، مقررات و آیین‌نامه‌های یک شهر مورد توجه قرار نمی‌گیرد.

اگر می‌توانستیم این ارزش‌ها را پیش‌بینی کنیم، می‌توانستیم برنامه‌ریزی بهتری هم داشته باشیم. در غیر این صورت، تنها می‌توانیم موسیقی را به عنوان استفاده‌ای نهایی در نظر بگیریم که پس از پاسخ به سوالات مربوط به اراضی، محیط ساخته شده، مقررات، کمیته‌های اجتماعی، تأثیرات اقتصادی، امکان‌پذیری و خدمات‌رسانی، در یک موقعیت کاشته شده است.

موسیقی ابزاری منحصر به فرد برای درک بهتر تغییرات شهرها به لحاظ بهتر یا بدتر شدن برای همه ما است. موسیقی در اغلب اوقات اولین استفاده‌ای است که در یک منطقه‌ی تازه بازسازی شده به کار می‌رود، یا اولین شکل فرهنگی‌ای است که در مناطقی که نیاز به بازسازی دارند، پیاده‌سازی می‌شود. بیشتر شهرها هنوز قوانین برنامه‌ریزی و منطقه‌بندی خود را به گونه‌ای تفسیر می‌کنند که ارزش زمین را بر آن‌چه که در داخل ساختمان رخ می‌دهد، اولویت می‌دهند و مکان‌های اجرای موسیقی، استودیوها و فضاهای ضبط، ارزشمندترین استفاده‌ی‌ از اراضی در چنین تعریفی نیستند.

علاوه بر این، هرچقدر که شهرها متراکم‌تر می‌شوند، آن چیزی که برای یک نفر موسیقی به حساب می‌آید، ممکن است برای دیگری حکم سروصدا را داشته باشد. هنگامی که امثال ما که پیش از این به گردش می‌رفتیم، اکنون صاحب فرزند شده‌ایم، صبح‌ها به سر کار می‌رویم و پا به سن گذاشته‌ایم، به دلیل زندگی‌کردن در فضاهای نزدیک‌تر به هم، همگی به خواب و آسایش نیاز داریم و در چنین حالتی، مکان‌های اجرای موسیقی نخستین قربانیان خواهند بود.

اگر ما شهرسازان موسیقی را آموزش داده و حمایت کنیم، این چالش‌ها می‌توانند به گونه‌ای که هستند دیده شوند: مسائل دانشگاهی که نیاز به تحقیق، سنجش بازار، مداخله، سیاست و تحلیل دارند. اگر ما موسیقی را از دیدگاه یک شهرساز ببینیم و بلعکس، نقش موسیقی می‌تواند در سراسر شهرها شکوفا شود و تأثیرات مثبتی بر زندگی همه‌ی ما داشته باشد، چرا که همه‌ی ما صرف نظر از زبانی که با آن صحبت می‌کنیم، موسیقی را می‌پذیریم و آن را درک می‌کنیم.

علیرضا مهندس

علیرضا مهندس

۱ نظر

بیشتر بحث شده است